ترجمه مقاله

مسامر

لغت‌نامه دهخدا

مسامر. [ م ُ م ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر مسامرة. کسی که در شب هم سخن شخص باشد. (اقرب الموارد). قصه سرا. نقال . افسانه سرا. و رجوع به مسامرة شود. || شب زنده دار. شب نشین .
ترجمه مقاله