ترجمه مقاله

مستأمر

لغت‌نامه دهخدا

مستأمر. [ م ُ ت َءْ م ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استئمار. مشورت کننده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استئمار و استیمار شود. || در اصطلاح فقهی ، آنکه به نفع او مؤامره برقرار شده است . رجوع به مؤامرة در معنی فقهی آن شود.
ترجمه مقاله