ترجمه مقاله

مستبعد

لغت‌نامه دهخدا

مستبعد. [ م ُ ت َ ع َ ](ع ص ) نعت مفعولی از استبعاد. || بعید و دور شمرده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). دورانگاشته . دور. بعید. دشوار. (غیاث ). رجوع به استبعاد شود.
- مستبعد است ؛ دور است از واقع. بعید است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله