ترجمه مقاله

مستحلی

لغت‌نامه دهخدا

مستحلی . [ م ُ ت َ ح ِل ْ لی ] (حامص ) حاصل مصدر از مستحل . حالت و چگونگی مستحل :
چونکه ندارد همیت بازکنون
حلیت پیری ز جهل و مستحلی .

ناصرخسرو (چ دانشگاه ص 287).


رجوع به مستحل شود.
ترجمه مقاله