ترجمه مقاله

مستحیرة

لغت‌نامه دهخدا

مستحیرة. [ م ُ ت َ رَ ] (ع ص ) مؤنث مستحیر. کاسه ٔ مملو از چربش گوشت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استحارة و مستحیر شود. || (اِخ ) نام شهری است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله