ترجمه مقاله

مستراد

لغت‌نامه دهخدا

مستراد. [ م ُ ت َ ] (ع اِ) جای آمد و شد کردن شتران . (منتهی الارب ): مسترادالابل ؛ محل آمد و شد شتران در چراگاه . || مسترادالرجل ؛ مکان شخص که در آنجا جولان می کند و بجهت نفاست آنجا، بدان علاقمند می باشد. || اًن ّ فلاناً لمستراد لمثله ؛ یعنی مثل آن را می جوید. (از اقرب الموارد). و رجوع به استرادة شود.
ترجمه مقاله