ترجمه مقاله

مسترق

لغت‌نامه دهخدا

مسترق . [ م ُ ت َ رَق ق ] (ع ص ) نعت مفعولی از استرقاق . به بندگی گرفته شده و اسیر کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). برده ای که او را به بردگی گرفته باشند. (اقرب الموارد). مملوک . رجوع به استرقاق شود :
بنده ٔ شهوت بتر نزدیک حق
از غلام و بندگان مسترق .

مولوی (مثنوی ).


ترجمه مقاله