ترجمه مقاله

مسترید

لغت‌نامه دهخدا

مسترید. [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استرادة. چراکننده . || کسی که نسبت به امر و فرمان خداوند نرمش داشته باشد. || مطیع و منقاد. (اقرب الموارد) : مادر و برادران رکن الدین در آن یک سال که او بعد از پدر متملک بود وقتی که ازاو برنجیدندی و مسترید بودندی حوالت قتل پدر به وی کردندی . (جهانگشای جوینی ). و رجوع به استرادة شود.
ترجمه مقاله