ترجمه مقاله

مستسن

لغت‌نامه دهخدا

مستسن . [ م ُ ت َ س ِن ن ] (ع ص ) نعت فاعلی از استسنان . مسن و سالخورده .(اقرب الموارد). || پیماینده ٔ طریقه و روشی . (اقرب الموارد). || راه پاسپرده شده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استسنان شود.
ترجمه مقاله