ترجمه مقاله

مستشزر

لغت‌نامه دهخدا

مستشزر. [ م ُ ت َ زِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استشزار. بلندشونده . (منتهی الارب ). مرتفع. (اقرب الموارد). || بلندکننده . (اقرب الموارد). || بازگونه تابنده ٔ ریسمان . (منتهی الارب ). آنکه ریسمان را می تابد. (اقرب الموارد). و رجوع به استشزار شود.
ترجمه مقاله