ترجمه مقاله

مستضیف

لغت‌نامه دهخدا

مستضیف . [ م ُت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استضافة. فریادکننده و دادخواه . (منتهی الارب ). مستغیث . (اقرب الموارد). || خواهنده ٔ ضیافت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ضیافت خواهنده . مهمانی خواه . رجوع به استضافة شود.
ترجمه مقاله