ترجمه مقاله

مستفاض

لغت‌نامه دهخدا

مستفاض . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از استفاضة. پراکنده و منتشر و آشکار و هویدا. (ناظم الاطباء). پخش شده . چون حدیث و گفتارپخش شده . (از اقرب الموارد). رجوع به استفاضة شود.
- حدیث مستفاض ، یا حدیث مستفاض فیه ؛ سخن فاش و پراکنده . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). حدیث مستفیض . و رجوع به مستفیض شود.
ترجمه مقاله