ترجمه مقاله

مستفرغ

لغت‌نامه دهخدا

مستفرغ . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استفراغ . تهی نماینده ٔ معده از افزونیها. (از منتهی الارب ). قی کننده .(از اقرب الموارد). آنکه قی می آورد. (ناظم الاطباء).شکوفه کننده . || آنکه نهایت کوشش و جهد خود برای انجام کاری به کار برد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله