ترجمه مقاله

مستفیق

لغت‌نامه دهخدا

مستفیق . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استفاقة. مرد بسیارخواب . (منتهی الارب ). || بیمار که از بیماری به شده باشد. || خفته که بیدار شده باشد. || شخص مست که بهوش آمده باشد. || غافل که از غفلت خود بیدار شده باشد. (از اقرب الموارد). و رجوع به استفاقة شود.
ترجمه مقاله