مستقبح . [ م ُ ت َ ب ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استقباح . زشت و قبیح شمرنده . قبیح بیننده . ضدمستحسن . (از اقرب الموارد). رجوع به استقباح شود.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.