ترجمه مقاله

مستنبه

لغت‌نامه دهخدا

مستنبه . [ م ُ تَم ْ ب ِه ْ ] (ع ص ) آنکه از خواب بیدار شده باشد. (از اقرب الموارد). آگاه . بیدار. هشیار :
نوم عالم از عبادت به بود
آنچنان علمی که مستنبه بود.

مولوی (مثنوی ).


و رجوع به استنباه شود.
ترجمه مقاله