ترجمه مقاله

مسخن

لغت‌نامه دهخدا

مسخن . [ م ُ خ ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از اسخان . گرم کننده . (از اقرب الموارد). رجوع به اسخان و مُسَخِّن شود. || شخص پرجنب و جوش در سخن و حرکات خویش و آن لغتی است شامی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله