ترجمه مقاله

مسدوح

لغت‌نامه دهخدا

مسدوح . [ م َ ] (ع ص )نعت مفعولی از سدح . رجوع به سدح شود. || بر روی یا بر قفا افکنده . (منتهی الارب ). بر پشت افکنده . (از اقرب الموارد). سدیح . و رجوع به سدیح شود.
ترجمه مقاله