ترجمه مقاله

مسر

لغت‌نامه دهخدا

مسر. [ م ُ س ِرر ] (ع ص ) نعت فاعلی از اسرار. رجوع به اسرار شود. راز پوشیده کننده و پنهان نماینده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ظاهرکننده . (از منتهی الارب ). || مسرورکننده . شادسازنده . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله