ترجمه مقاله

مسعوف

لغت‌نامه دهخدا

مسعوف . [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از سعف . رجوع به سعف شود. || صبی مسعوف ؛ کودک شیرینه برآورده . (منتهی الارب ). کودک که دچار «سعفة» شده باشد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله