مسقاطونلغتنامه دهخدامسقاطون . [ ] (معرب ،اِ) به لغت رومی ، عود هندی . (برهان ) (بحرالجواهر) (الفاظ الادویه ) (اختیارات بدیعی ) (از مخزن الادویه ).