ترجمه مقاله

مسقسق

لغت‌نامه دهخدا

مسقسق . [ م ُ س َ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از سقسقة. رجوع به سقسقة شود. || (لغت مولد) آن که به روی دکه ای بجای برابر و مقابل شخصی دیگر نشسته به نوبت با هم شعر خوانند. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله