ترجمه مقاله

مسقوی

لغت‌نامه دهخدا

مسقوی . [ م َ ق َ وی ی ] (ع ص ) کشت آب خورده و کشت آبی ، خلاف عدی . کشت دشتی که از باران آب خورد. (منتهی الارب ). در مقابل مظمأی که آسمان آن را آبیاری می کند. (از اقرب الموارد). کشت بر آب رود و کاریز. (مهذب الاسماء). کشت که آب رود و چشمه خورد. مسقاوی . مسقی . آبی .مقابل دیم و دیمی و مظمی . (یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله