ترجمه مقاله

مسلاس

لغت‌نامه دهخدا

مسلاس . [ م ِ ] (ع ص ) خرمابنی که بیخ شاخه های آن رفته باشد. (منتهی الارب ). || مسلاس القیاد؛ منقاد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله