ترجمه مقاله

مسهل

لغت‌نامه دهخدا

مسهل . [ م ُ س َهَْ هََ ] (ع ص ) نعت مفعولی از تسهیل . سبک کرده شده . آسان کرده شده . (ناظم الاطباء) : کشف و بیان این معانی میسر و مسهل گشته چگونه شاید که حال آن معطل و مهمل ماند. (جامع التواریخ رشیدی ). || نرم شده . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله