ترجمه مقاله

مسودة

لغت‌نامه دهخدا

مسودة. [ م ُ س َوْ وَ دَ ] (ع ص ، اِ)تأنیث مسود. ج ، مسودات . آنچه اول نوشته و سپس از روی آن بطور دقت و صفا و خوبی نویسند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مُسوَدّة. مسودَّه . مسوَّده . سواد. پیش نویس ، مقابل پاکنویس ، مقابل بیاض ، مقابل مُبیضة. || کپی . (یادداشت مرحوم دهخدا). || دستخط. فرمان . نامه . نوشته . نوشته شده . || سیاه . (دهار). || نزد عامه ظرف شراب شیشه ای سیاه رنگ . (محیط المحیط).
ترجمه مقاله