ترجمه مقاله

مس ء

لغت‌نامه دهخدا

مس ء. [ م َس ْءْ ] (ع مص )بی باک گردیدن . (منتهی الارب ). مجون . و ماجن شدن . (اقرب الموارد). ناباکی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || به میانه ٔ راه رفتن . (منتهی الارب ). در وسططریق راه رفتن . (اقرب الموارد). || تباهی انداختن بین قوم . || همیشگی کردن چیزی راو درنگ کردن . || فریفتن کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || حق کسی را در درنگ و سپس انداختن . (منتهی الارب ). فراموش کردن و تأخیر کردن در ادای حق کسی . (اقرب الموارد). || بازایستانیدن جوش دیگ را به آب . || به سخن نرم کردن کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله