ترجمه مقاله

مشبوب

لغت‌نامه دهخدا

مشبوب . [ م َ ] (ع ص ) نیکو و خوبروی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرد خوبروی . (دهار). نیکو و جمیل . خوبروی . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، مشابیب . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله