ترجمه مقاله

مشتهی

لغت‌نامه دهخدا

مشتهی . [ م ُ ت َ ها ] (ع ص ، اِ) خواسته و مرغوب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آرزو. مطلوب :
این مگر باشد ز حب مشتهی
اسقنی خمراً و قل لی انها.

مولوی (مثنوی چ خاور ص 249).


صبر باشد مشتهای زیرکان
هست حلوا آرزوی کودکان .

مولوی .


و رجوع به مشتها شود.
ترجمه مقاله