ترجمه مقاله

مشجب

لغت‌نامه دهخدا

مشجب . [ م ِ ج َ ] (ع اِ) دارچوب که جامه بر وی اندازند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). دارچوب که جامه بر وی اندازند و خیک آب آویزان کنند. (ناظم الاطباء). سه پایه . (دهار) :
بیرم سبز برفکنده بلند
شاخ او کرده بسدین مشجب .

فرخی .


ترجمه مقاله