ترجمه مقاله

مشخنه

لغت‌نامه دهخدا

مشخنه . [ م ُ ش َ ن َ / ن ِ ] (اِ) نوعی از حلوا باشد. (فرهنگ جهانگیری ). در فرهنگ جهانگیری نوعی حلوا نوشته اند و در جای دیگر به فتح اول و بجای نون تای قرشت بر وزن شلخته آمده است به معنی حلوائی که آن را توبرتو گویند. (برهان ). نوعی از حلوا. (ناظم الاطباء). نامی از حلوا باشد. (آنندراج ) (انجمن آرا). ظاهراً مصحف مشخته ، حلوائی بود... (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به «مشخته » شود.
ترجمه مقاله