ترجمه مقاله

مشربی

لغت‌نامه دهخدا

مشربی . [ م َ رَ ] (اِخ ) از مردم زادگان تکلو و بلکه از خویشاوندان امیرالامرایان آن طایفه است . چون خیلی بی قید و لاابالی است از ملازمت و اطاعت سرپیچی میکند، گاهی سپاهی میشود و گاهی فنایی . طبع شعر نیز دارد و شجاعت و اکرام نیز بر خویشتن نسبت میدهد. این ابیات از اوست :
ای فلک ای بی ترحم بی کسی را تا بکی
میگدازی ز آتش حسرت مروت را چه شد
مشربی گیرم که آه بی اثر کاری نساخت
حیرتی دارم که تأثیر محبت را چه شد.

(مجمع الخواص ص 125).


ترجمه مقاله