ترجمه مقاله

مشرقین

لغت‌نامه دهخدا

مشرقین . [ م َ رِ ق َ ] (ع اِ)عبارت از مشرق و مغرب ، بدان که مشرق و مغرب را دو مشرق گفتن بنابر تغلیب است . و تغلیب آن را گویند که یک شی ٔ غالب را از دو شی ٔ که با هم مقابل باشند غلبه داده اطلاق آن بر دیگری نموده و همان اسم شی ٔ غالب راتثنیه نامند. چنانکه مشرق و مغرب را مشرقین گویند به لحاظ شرافت طلوع از مشرق و شمس و قمر را قمرین گویند به لحاظ آن که شمس در محاوره عرب مؤنث سماعی است . یا آن که مشرقین به جهت آن گویند که مشرق دو هستندیکی مشرق صیفی که مطلع اطول الایام باشد. دیگر مشرق شتوی که مطلع اقصرالایام باشد. پس بعد میان مشرق شتوی و صیفی به لحاظ درجات کره ٔ ارض سه هزار و یکصد و سی وهفت کروه «پاو» بالا میشود . واﷲ اعلم بالصواب . (غیاث ) (آنندراج ) :
تو را گویم ای سید مشرقین
که مردم مرانند و تو نامران .

منوچهری (دیوان ص 68).


و رجوع به مشرقان شود.
ترجمه مقاله