ترجمه مقاله

مشکان

لغت‌نامه دهخدا

مشکان . [ م ُ ] (اِخ ) مرغزار بید و مشکان ، مرغزار نیکوست و ناحیتی است آنجا «بسیرا» گویند. سردسیر است . طول آن هفت فرسنگ در عرض سه فرسنگ . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 155).
ترجمه مقاله