ترجمه مقاله

مشیاع

لغت‌نامه دهخدا

مشیاع . [ م ِش ْ ] (ع ص ) مرد فاش کننده که راز نتواند ضبط نمود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). || (اِ) آتش کاوتنور. مشواع . (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط).
ترجمه مقاله