ترجمه مقاله

مصادرة

لغت‌نامه دهخدا

مصادرة. [ م ُ دَ رَ ] (ع مص ) مطالبه . (منتهی الارب ). مطالبه کردن چیزی را از کسی . (ناظم الاطباء). مطالبه کردن . (از اقرب الموارد). تاوان فرمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تاوان فرمودن کسی را بر مال . (ناظم الاطباء). باژگیری . (مهذب الاسماء). تاوان جرم ستانیدن . (غیاث ). || در اصطلاح مستوفیان دیوان ، ضبط اموال عامل است در ازاء مالی که در ضمان داشته . (از اقرب الموارد). تاوان دادن . (غیاث ) (آنندراج ). || خون کسی را به مال او فروختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله