ترجمه مقاله

مصحف

لغت‌نامه دهخدا

مصحف . [ م ُ ص َح ْ ح َ ] (ع ص ) خطاشده در نبشته . (ناظم الاطباء). کلمه که خطا نوشته شده است . || کلمه ای که خطا خوانده شده . لفظی که به تغییر نقطه لفظ دیگر خوانده شود، چون عید و عبد، و توشه و بوسه ، و جز آن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کلمه ای را نامند که درآن تصحیف واقع شده باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ).شکسته . تصحیف شده . کلمه ای که حرف یا حروفی از آن با تغییر نقطه دگرگون شده باشد. سخن از جای بگردیده . ازجای بگردیده به نقطه . (یادداشت مؤلف ) :
گردون مگر مصحف نامش شنیده بود
کابشر نوشت نامش بر تاج مشتری .

خاقانی .


ابلیس وار پیر و جوانند از آنکه کرد
ابلیس هم به پیر مصحف خطابشان .

خاقانی .


عید آمد و من مصحف عید
این نقد بسخته ام به میزان .

خاقانی .


- مصحف انس ؛ کنایه از آتش است :
انسیان را هم از مصحف انس
روضه ٔ انس و جان کنید امروز.

خاقانی .


|| (اصطلاح بدیع) نظم یا نثری است که چون نقطه ها یا حرکات آن را عوض کنند ثنا و آفرین ، هجو و نفرین شود. (از نفائس الفنون ص 46). صنعتی است که شاعر در آن ، صورت کلمه را حفظ کند ولی نقطه ٔ آن را بگرداند و در نتیجه نفرین ثنا و آفرین شود. مصحف بر دو گونه است : مضطرب ، منتظم ؛ در مصحف مضطرب ، حروف درهم پیوسته بود و به جهد و فکرت مقاطع و مفاصل کلمات را پیدا باید آورد تا تصحیف حاصل آید. مثال در تصحیف قسورةبن محمدبن شیر گفته است : فی تنور هیثم جمدٌ. مثال از نثر پارسی : برو بشری دیگر کهتر تست . این همه را مقاطع و مفاصل کلمات پیدا باید آورد. اما مصحف منتظم آن است که هر کلمه را علی حده به تصحیف بتوان خواندن و مقاطع و مفاصل کلمات در تصحیف معین و مبین باشد و در استخراج آن به جهد حاجت نبود. مثال از تازی : انت الحبیب المحبب . دیگر: انت سِرﱡ البَاءْس . دیگر پارسی : ما در میان دولت تو می زییم . دیگر: آن کوزمغز بدست از نخشب صد تیر بربست .
دیگر قطعه :
خواجه بلعز من ای با شرف و عز
کبر در کوی تو و خانه ش بر در.
دیگر:
من کوز تو را بیارم ای خواجه بنیر
تو نیز زبهر من یزی بر سر گیر.
مثال دیگر:
ندارم به تو جز به نیکی گمانی
که ما را تو از جمله ٔ دوستانی
یقینم که امروز تو کبر کویی
بترسم که تو هم بر این سان بمانی
اگر تیزتر بست من بی گناهم
نکردم من ای خواجه پالیزبانی
ستورم تو را گر روی تا بخانه
برنجت پزیم ار کنی میهمانی
بزن تیر چون کبر بینی به کویت
وگرنه بدین کار همداستانی .
هیچ بیت از این قطعه از یک تصحیف یا دو خالی نیست هرچند که ابیات در نفس خویش لطفی ندارد اما مثال را تمام است . (حدائق السحر صص 67 - 69). || در علم حدیث آن است که در سند یا متن او تصحیف واقع شده باشد. در اصطلاح رجال و درایه حدیثی است که نام بعضی از روات مسند و یا الفاظ متن حدیث را به مشابهات تغییر داده باشند.
ترجمه مقاله