ترجمه مقاله

مصر

لغت‌نامه دهخدا

مصر. [ م َ ] (ع مص ) به سر سه انگشت دوشیدن ناقه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). به سرانگشتان دوشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || به سبابه و ابهام دوشیدن ماده شتر را. || دوشیدن آنچه در پستان بود از شیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جمله ٔ شیر که در پستان باشد بدوشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || تک برآورده شدن اسب :مُصِرَ الفَرَس ُ. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله