ترجمه مقاله

مصر

لغت‌نامه دهخدا

مصر. [ م ِ ] (ع اِ) پرده و حاجز میان دو چیز. || حد میان دو چیز. (غیاث ). حد میان دو زمین . ج ، مصور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حد. ج ، مصور. (مهذب الاسماء). || آوند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || گل سرخ . (منتهی الارب ). || تیزی هرچیز. (از آنندراج ). || شمشیر. (غیاث ) (ناظم الاطباء) (از برهان ). || شهرستان . ج ، امصار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شهر بزرگ . (دهار) (از السامی فی الاسامی ). به معنی شهر است عموماً. (از برهان ). به معنی هر شهر که باشد. (غیاث ). شهر جامع و بزرگ . (مهذب الاسماء). شهر. (ترجمان القرآن جرجانی ص 89).
- مصرالقاهره ؛ شهر قاهره که همان کرسی مملکت مصر است . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله