ترجمه مقاله

مصطبة

لغت‌نامه دهخدا

مصطبة. [ م ِ طَ ب َ ] (ع اِ) مصطبه . دکان (= سکو). (از تاج العروس ). تخت (در معنی سکو). دکان مانندی که برای نشستن سازند، و به هندی چبوتره است . (آنندراج ).دوکان مانندی که بر آن نشینند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). دوکان که بر آن نشینند. (لغت نامه ٔ مقامات حریری ). دوکان . (دهار). سکو. سکو که بر آن نشینند. ج ، مصطبات ، مصاطب . (یادداشت مؤلف ). || محل اجتماع مردمان . ج ، مصاطب . (ناظم الاطباء). || جایگاه غربا، لغت بغدادی است . (مهذب الاسماء). جای غریبان . جایگاه گدایان . ایوانهای اطراف مسجد. (زمخشری ). کاروانسرای غریبان . (لغت نامه ٔ مقامات حریری ).
ترجمه مقاله