مضیعلغتنامه دهخدامضیع. [ م ُ ] (ع ص ) رجل مضیع؛ مرد بسیارضیعه . (منتهی الارب ). مرد بسیارضیعه ؛ یعنی دارای آب و زمین بسیار. || کسی که ضایع میکند و تلف مینماید وآنکه بی بهره میکند و باطل میسازد. (ناظم الاطباء).