مضیلغتنامه دهخدامضی . [ م ُ ضی ی ] (ع مص ) بگذشتن چیزی . (تاج المصادر بیهقی ). گذشتن ورفتن . (آنندراج ). رفتن . گذشتن . سر آمدن . شدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || (اِ) الی مضی الحول ؛ یعنی تا انجام و انتهای سال . (ناظم الاطباء).