ترجمه مقاله

مطائب

لغت‌نامه دهخدا

مطائب . [ م َ ءِ ] (ع اِ) (از «طی ب ») بهترین و برگزیده ٔ هر چیزی ، واحد ندارد. اطائب مثله . یا مطائب در خرمای تر و مانند آن و اطائب در شترهای کشتنی به کار می رود یا واحد آن مَطیَب یا مَطاب و مَطابة است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). برگزیده و بهترین هر چیزی و بیشتر در خرمای تر و مانند آن گویند. (ناظم الاطباء) : و با مراکب و کتائب و عساکر ومطائب به آهستگی حرکت می کردند. (جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله