ترجمه مقاله

مطایا

لغت‌نامه دهخدا

مطایا. [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مطیة. (منتهی الارب ) (دهار) (ناظم الاطباء). چهارپایها که بر پشت آنها سوار شوند مثل اسب و استر و غیر آن و این جمع مطیه است . (از غیاث ) (از آنندراج ) : و ابنای حضرت ... را به هدایا و عطایا و رغائب و مطایا و رکایب مستظهر گردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 293 و 294). و سلاطین تحف و هدایای بسیار از خیول و مطایای پربار به حضرت می فرستند. (جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله