ترجمه مقاله

مطفئة

لغت‌نامه دهخدا

مطفئة. [ م ُ ف ِءَ ] (ع ص ) خاموش کننده ٔ آتش . (ناظم الاطباء). || پیه که چون بر سنگ تفسان رسد گداخته شده گرمی سنگ را فرونشاند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ماری است بسیار پلید که اگر بر سنگ تفسان بگذرد زهر آن حرارت سنگ را فرومی راند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تسکین دهنده و نشاننده ٔ درد و جز آن . تأنیث مطفی ٔ : له (لجوز جندم ) قوة مطفئة مجففة . (ابن البیطار) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)... هی (بقلةالحمقاء) باردة مطفئة للعطش . (ابن البیطار ج 1 ص 103) (یادداشت ایضاً).
ترجمه مقاله