ترجمه مقاله

مطفی

لغت‌نامه دهخدا

مطفی ٔ. [ م ُ ف ِءْ ] (ع ص ) فرونشاننده ٔ آتش . (آنندراج ). خاموش کننده ٔ آتش . (ناظم الاطباء). فرونشاننده . فرومیراننده . فروکشنده . خاموش کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || فرونشاننده ٔ حرارت و التهاب . (ناظم الاطباء)؛ مطفی ٔ العطش ؛ نشاننده ٔ تشنگی . قاطع عطش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : فینبغی ان یعالج [ المسموم بالحریق الأسود ] بالتبدیر المبرد المطفی ٔ. (ابن البیطار) (یادداشت ایضاً).
- مطفی ءالجمر ؛ روز پنجم یا چهارم از روزهای عجوز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نام روز چهارم یا پنجم از روزهای بردالعجوز. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نام روز هفتم است از بردالعجوز. (آثار الباقیه ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام روز ششم از ایام عجوز. (مهذب الاسماء).
- مطفی ءالرصف ؛ بلای سخت که فراموش گرداند بلای سابق را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). داهیة. (اقرب الموارد) (محیطالمحیط).
ترجمه مقاله