ترجمه مقاله

مطور

لغت‌نامه دهخدا

مطور. [ م ُ ] (ع مص ) شتافتن . (تاج المصادر بیهقی ). بشتافتن و تیز رفتن . || در روی زمین شدن . (زوزنی ). شدن در زمین و رفتن . || پر کردن مشک را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || نیکی رسانیدن . (منتهی الارب ) (ازآنندراج ).
ترجمه مقاله