ترجمه مقاله

مظفوف

لغت‌نامه دهخدا

مظفوف . [ م َ ] (ع ص ) مردتهی دست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مضفوف . (اقرب الموارد). و رجوع به همین کلمه شود. || آبی که بر گرد آن ازدحام کرده باشند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله