مظلومة
لغتنامه دهخدا
مظلومة. [ م َ م َ ] (ع ص ) تأنیث مظلوم . زن ظلم شده و ستم رسیده . (ناظم الاطباء). || زن با شرم و حیا و با حلم . (ناظم الاطباء). || ارض مظلومة؛ زمین که گاهی پیش از این کنده نشده باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || زمینی که در آن چاه یا حوض کنده باشند که پیش از آن هرگز آن را حفر نکرده باشند. (از اقرب الموارد). زمینی که هرگز آن رانکنده باشند آنگاه آن را بکنند. (از محیطالمحیط).