ترجمه مقاله

معاجین

لغت‌نامه دهخدا

معاجین . [ م َ] (ع اِ) ج ِ معجون . (ناظم الاطباء). و رجوع به معجون شود. || (اصطلاح طبی ) هرچه متضمن تعدیل و تلطیف و تقطیع و تفتیح و تسمین و جلا و حفظ صحت و تحلیل باشد آن را معاجین نامند و هرچه از آن جمله مشتمل برادویه ٔ قوی الترکیب و ذوی الخاصیه باشد و مدت بعید از مزاج نیفتد او را کبار نامند و عکس آن را صغار و آنچه باعث ثوران حرارت غریزی و... باشد که باعث سروراند آن را مفرح نامند و شروط ترکیب معاجین به نهجی است ... که باید با عسل سرشته شود و در فصل زمستان عسل را سه وزن ادویه و در تابستان دو وزن ادویه فرموده اند و کمتر از دو وزن ادویه را جایز نداشته اند و بعضی به وزن ادویه در بعضی تراکیب قائل شده اند و اکثر درهمه ٔ فصول بر سه وزن قائلند خصوصاً معاجین کبار را چه غلبه ٔ عسل مانع تعفن و موجب امتزاج و نفوذ قوه ٔ ادویه در اعضا و قبول طبیعت و حافظ قوت اوست ... (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ): هر کس ... مبانی خیرات و مجاری صدقات او دیده ... و بر دارالمرضی و فاروقها و داروهای ثمین و انواع ادویه و معاجین ... اطلاع یافته داند که علو همت بر ابواب خیر... تا چه حد بوده است . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 22). و رجوع به معجون شود.
ترجمه مقاله